روز شوراها، اگرچه در تقویم رسمی تنها یک نام است، اما در بطن خود یادآور مسئولیتی بزرگ و امانتی بیبدیل است که با رأی مردم، بر دوش اعضای شوراهای شهر و روستا نهاده شده است. اما آیا همه شوراها امروز شایسته این امانت هستند؟
متأسفانه، آنچه در برخی شوراها شاهدیم، فاصلهای عمیق میان مردم و نمایندگانشان است؛ شوراهایی که به جای حضور در میان شهروندان، پشت تریبونهای رسمی، در فضای مجازی یا در قالب گزارشهایی کلی و نمایشی، از عملکرد خود میگویند؛ بدون آنکه وارد جزئیات شوند یا خود را در معرض نقد و پرسش افکار عمومی قرار دهند.
اینکه نام چنین گزارشهای یکطرفه را «نشست مردمی» بگذاریم، نوعی تحریف حقیقت است. نشست مردمی، جایی است که مردم بتوانند بیواسطه و صریح، مشکلات، دغدغهها و سوالاتشان را با شورا در میان بگذارند و پاسخی شفاف، دقیق و مسئولانه دریافت کنند. مردم، که صاحبان اصلی این نهاد هستند، حق دارند بدانند با رأیشان چه شده و چرا بسیاری از مشکلات بیپاسخ ماندهاند.
از دل همین نشستهای شفاف و بیواسطه است که راهکارهای واقعی برای توسعه شهر بیرون میآید؛ از زبان مردم، از تجربه روزمره زندگی در شهر، نه فقط از پشت درهای بسته شورا.
اگر شورایی تاب شنیدن نقد را ندارد، اگر حاضر نیست در جمع مردم حاضر شود و اگر شفافیت را به مثابه تهدید میبیند، بهتر است به این سؤال پاسخ دهد: دِینی که بر گردن دارید را چه زمانی و چگونه ادا خواهید کرد؟ رأی مردم حقالناس است، نه نردبانی برای قدرت گرفتن و سپس فراموش کردن آنها.
شورایی که پاسخگو نیست، به اعتماد مردم خیانت کرده و ای کاش پیش از آنکه دیر شود، از مسئولیتی که به آن پایبند نیست، استعفا دهد.
وقت آن است که شوراها بار دیگر به مردم بازگردند؛ نه فقط در شعار، بلکه در عمل.